زندگی ما دو نفر

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

چیزی تا سالگرد ازداوجمون نمونده....چهارمین سال ازدواج...

همچین روزایی بودن که اومد...

زندگی داره طی میشه...به سرعت داریم به عید نزدیک میشیم....

اینقدر سرم شلوغه که کم وقت میکنم بنویسم...اما سعی میکنم بیشتر روزهامو ثبت کنم...

پ ن:سالگرد ازدواجمون شدید مریض شدم و انفولانزای سختی گرفتم....خیلی سخت

زندگی ما دو نفر...
ما را در سایت زندگی ما دو نفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zendegi-ma2tao بازدید : 3 تاريخ : پنجشنبه 29 دی 1401 ساعت: 16:15

فصل بهار

خیلی وقت بود که ننوشته بودم...این روزا اتفاقایه خوبی برامون اف زندگی ما دو نفر...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی ما دو نفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zendegi-ma2tao بازدید : 24 تاريخ : چهارشنبه 19 ارديبهشت 1397 ساعت: 12:08

هفته ی سخت

هفته پیش پدر همکارم فوت کرد....خیلی هممون غصه خوردیم...برای مراسم دفنش رفتیم... روز سخت و بدی بود... هفته کاری شلوغی داشتیم...همش سره کار... خیلی خسته ام... دلم یه استراحت طولانی میخواد... مچ دست مامانم ورم کرده...دکتر گفته کیسته...خیلی نگرانشونم... توی این هفته سخت کاری شوهر هم سرماخورد...طفلی چون زندگی ما دو نفر...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی ما دو نفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zendegi-ma2tao بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 17:32

سالگرد ازدواج

هفته پیش سالگرد ازدواجمون بود... یه روز خاص...سومین سال ازدواج...حرم رفتیم...همون رستورانی که اولین بار با هم غذا خوردیم رفتیم... من برای همسر هدیه کفش خریدم... اون برای من گردنبند و گوشواره... شبش هم رفتیم خونه بابا...مامان واسمون کیک درست کرده بودن...مامانیم هم بودن...یه جعبه شکلات دادن... امشب هم زندگی ما دو نفر...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی ما دو نفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zendegi-ma2tao بازدید : 21 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 17:32

کارها

زندگی ما دو نفر روزانه های عاشقانه من کارها هفته پیش رفتیم خرید...یه مانتوی گرون و خوشگل خریدم... عید نزدیکه... هیچ  کار نکردم...نه خونه تکونی...نه بازار نه ارایشگاه... امیدوارم به همه کارام برسم.... نوشته شده در شنبه بیست و یکم اسفند ۱۳۹۵ساعت 23:39 توسط نوعروس| زندگی ما دو نفر...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی ما دو نفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zendegi-ma2tao بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 17:32

خرید

روزای شلوغیو گذروندم...جمعه خونه تکونی داشتم...کسیو گفتم اومد و خونه رو حسابی تمیز کردیم... امروز هم با مامان رفتیم ارایشگاه...پریشب هم با مامان و بابا رفتیم بازار... فردا روز زنه...روز مادر... برای مادر خودم و مادر همسری هم هفته پیش هدیه خریدیم...یه کیف و یه بلوز... امروز رفتم برای خواهرشوهرم هم یه زندگی ما دو نفر...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی ما دو نفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zendegi-ma2tao بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 17:32

زلزله

از ساعت 10:39 دقیقه چهارشنبه یعنی دیروز لحظات سختیو داریم میگذرونیم... ساعت 10:39 دقیقه بود که زلزله شدیدی اومد...شوهرم خواب بود ...هر دو پریدیم و سریع رفتیم پایین... خیلی شدید بود 6.1 ریشتر... و به بعد اون همش زلزله...نصف شب ساعتای بیسته دقیقه به یک باز هم زلزله 5.4 ریشتری... تمام دیشب رو توی ماشین زندگی ما دو نفر...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی ما دو نفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zendegi-ma2tao بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 17:32

مرور

خیلی اتفاقات رو ننوشتم... با همکاریه خانوم برادرشوهر برای همسری تولد گرفتیم...توی یه کافی شاپ...البته هم روز مرد هم تولد... هفته بعدش هم خانواده همسریو خونمون دعوت کردیم و اونجا هم با یه کیک یه تولد کوچیک گرفتیم... برای تولد همسری کت و پیراهن هدیه گرفتم... عموم یک ماهه که بستریه...روزای خوبی نیست... زندگی ما دو نفر...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی ما دو نفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zendegi-ma2tao بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 17:32

ماه رمضان

دومین ماه رمضونی که توی خونه خودمونیم هم رسید...ده روزش هم گذشت... این شبا یکسره تا سه چهار صبح بیداریم...حال و هوای خوبی داره ماه رمضون... پریشب خونه بابا افطاری دعوت بودیم... سره کار رفتن و روزه گرفتو سحری درست کردن یکم واسم سخته... خدا خودش توانشو بده بهم.... نوشته شده در دوشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹ زندگی ما دو نفر...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی ما دو نفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zendegi-ma2tao بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 17:32

بزرگترا

مادربزرگ همسری پریروز فوت کرد...دیروز دفنش کردن...امروز هم که مسجدش بود...

خدا رحمتش کنه...همسری خیلی ناراحته...

پیرزن خوب و مهربونی بود...

خدا سایه همه ی بزرگترا رو روی سرمون نگه داره....

زندگی ما دو نفر...
ما را در سایت زندگی ما دو نفر دنبال می کنید

برچسب : بزرگترازدریا,بزرگترالت,بزرگتراین پایگاه دوستیابی همخونه,بزرگترا چت,زن بزرگترازمرد,رحم بزرگترازحدطبیعی,ستاره بزرگترازخورشید,لقمه بزرگترازدهان, نویسنده : zendegi-ma2tao بازدید : 33 تاريخ : دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت: 22:39

آرشیو مطالب

پيوندهای روزانه

لینک دوستان

خبرنامه